پردهبرداری خداداد عزیزی از حذف علی دایی و کریم باقری/ آنها یک اشتباه بزرگ داشتند و من هم قلبا دوست ندارم!
تساوی تیم ملی فوتبال ایران برابر ازبکستان موجب شده تا کادر فنی تیم و شخص امیر قلعهنویی منتقدانی جدی را پیش روی خود ببینند و در همین حال عدهای نیز انتقادات تند اخیر را با توجه به نتایجی که این مربی گرفته منصفانه ندانند با این حال در وجود برخی ضعفها در ساختار فنی تیم ملی شکی وجود ندارد. «خداداد عزیزی» پیرامون تیم ملی و همچنین مسایل مختلف فوتبال گفتوگویی را انجام داده که در ادامه میخوانید:
درگذشت «تری ونبلز» سرمربی معروف و اسبق تیم ملی استرالیا خیلی ها را یاد آن مصاحبه معروف وی بعد از بازی تاریخی ایران و استرالیا انداخت که گفته بود: «خداداد عزیزی و عابدزاده زندگی من را عوض کردند»، درباره این اتفاق صحبت کنید.
خب اول اینکه روح ایشان شاد باشد. آن زمان مربی بزرگی بود و دنیای فوتبال شناخت کاملی از ایشان داشت با این حال من خودم خیلی شناخت نداشتم. شاید آن جمله ایشان هم تنها دلیلش این بود که آن تساوی برابر ایران کلا سرنوشت فوتبالشان را تغییر داد. به جرات میگویم که دو بازی ما برای آنها در آن روزها بخصوص بازی دوم در استرالیا یکی از سختترین بازیهای عمرم بود. معتقدم که آن بازی حتی از سه بازیمان در جام جهانی فرانسه دشوارتر بود.
درگذشت وی نیز در آذر ماه اتفاق افتاد؛ یعنی در ماهی که آنها برابر ایران متوقف شدند و به جام جهانی نرفتند.
بله، من هنوز هم معتقدم که آنها یک اشتباه بزرگ در آن بازی داشتند. آنها با تصور اینکه راحت از ایران عبور میکنند و از پیش برنده هستند به زمین آمدند و گاهی اوقات همه چیز دست به دست هم میدهد تا پیشبینیها خراب شود. آن روز ما کاری کردیم که فوتبال دنیا شوکه شد. آنها هرگز فکر نمیکردند که ما را شکست ندهند. الان ونبلز دیگر در این دنیا نیست اما با آن همه تجربه بعید بود که تیمش را از پیش برنده بداند. خلاصه که روحش شاد!
نکته دیگر اینکه از بین ستارگان آن روزگار تیم ملی و آن بازی، به جز شما تقریبا همه کنار هستند؛ از دایی و عابدزاده گرفته تا باقری و مهدوی کیا؛ حتی محمد خاکپور.
این درد بزرگ فوتبال ماست که مردان بزرگش امروز کنار هستند. شما درست میگویید. آن نفرات اگر من را از جمعشان کنار بگذارید همه بیرون گود هستند. بدبختی فوتبال ماست که آدمهای فوتبالی فرار میکنند. خود منم فراریام اما فعلا کار میکنم.
علتش را چه میدانید؟
علت این است که آدمهای غیر فوتبالی این روزها دوست ندارند با آدمهای فوتبالی کار کنند. وقتی کار دست آنها باشد طبیعی است که چهرههای بزرگ جایی برای کار کردن نداشته باشند.
البته خیلی از این نفرات خودشان هم دوست ندارند باشند.
بله، چون امثال علی دایی، کریم باقری، احمدرضا عابدزاده، مهدی مهدوی کیا و … بلهقربانگو نیستند و جلوی هر کسی سر خم نمیکنند. آدمهایی هم که فوتبال را در دست گرفتهاند هم بلد نیستند با این نفرات کار کنند.
فضای کنونی فوتبال ایران نیز برای چهرههای فوتبالی دافعه دارد.
میدانید چرا؟ چون این افراد نه با دلالها پیمان میبندند و نه با جادوگران و …اهل زد و بند هم نیستند. امروز درباره رفتارهای برخی آدمها که در فوتبال ایران فعالیت دارند مسایلی میشنوم که از تعجب آدم شاخ در میآورد. آنقدر درگیر دلالی و جادوگری و … شدهاند که روزگار فوتبال را سیاه کردهاند. این مسایل با فرهنگ ما و با دین ما همخوانی ندارد. خود من هم قلبا کار کردن در این فوتبال را دوست ندارم اما فعلا به دلیل حرفی که زدهایم و شرایطی که تیم ملی دارد هستیم و در حد توانمان کمک میکنیم.
درباره تیم ملی صحبت کنید؛ تصور میکردید با یک تساوی برابر ازبکستان این تعداد منتقد پیدا کنید؟
من فکر میکنم یکسری از اینها با امیر قلعه نویی مشکل دارند. یک عده دوستش ندارند در حالیکه نتایج نشان میدهد عملکرد بد نبوده است. مگر در زمان کارلوس کیروش این تیم ملی به لبنان نباخت؟ من فکر میکنم فقط در زمان اسکوچیچ بود که تقریبا شبیه این نتایج را گرفتیم. برخی از اینها دنبال کار و منافع خودشان هستند منتظرند تا تیم نتیجه نگیرد و قلعهنویی را بکوبند.
با این تفاسیر چقدر به موفقیت تیم ملی در جام ملتها امیدوارید؟
من امیدوارم. ما گروهمان آسان است و میتوانیم راحت صعود کنیم و در ادامه وقتی وارد ۸ تیم شویم شاید مثلا به عراق بخوریم و از آنجایی که تیمهای عربستان، استرالیا و ژاپن در آنطرف قرار دارند شانسمان برای رسیدن به فینال زیاد است. در واقع برای رسیدن به فینال مسیر خوبی پیش رویمان است.
چقدر به قهرمانی امیدوارید؟
ما همیشه به آینده و نه فقط به قهرمانی امیدواریم اما اینکه عدهای میگویند تیم ملی حتما باید قهرمان شود حرفشان خندهدار است. با وجود این تیم ژاپن، «قاطعانه از قهرمانی حرف زدن» شبیه جوک میماند. خودتان ژاپن و سطح فنیاش را دیدهاید.
بیشتر بخوانید: واکنش عجیب خداداد به ماجرای بازوبند کاپیتانی تیم ملی!